یک دیالوگ

عُمره :به تعداد موهای دخترمان چشم به راهت بودم. تو شمشیر می زدی و من شانه می زدم به موهای دخترمان ،تو از کعبه دفاع می کردی من آن را قصه می کردم و در گوش دخترمان می خواندم !


مختار : من در مقابل دشمن ایستادم تو در مقابل دلت ، پس جهاد تو سخت تر بوده و سهمت هم بیشتر . . .

ابراز محبت

دوست داشتنت را ابراز کن قبل از اینکه دیر شود

همدم ...

گاهی وقتا که دوس دارم الکی فقط نق بزنم  

بازم این توئی که به همه ی نق هام گوش میدی .....

نعمتی به نام تو !

روزهایی که تنهام، جات حسابی خالیه ...


اما نمیدونم چرا بودنت رو جشن نمیگیرم ؟!

یک عاشقانه ی آرام

چقدر زیباست که برای همسرت نامه ای بنویسی و خوبی هایش را بگویی .


پ ن : این کار هم به او میفهماند که فقط بدی هایش را نمیبینی ، هم باعث تکرار آن خوبی ها میشود ...

تنها عشق کافی نیست

در زندگی فقط عشق به تنهایی نمی تونه یه زندگی رو تضمین کنه، تناسب خانوادگی طرفین، تناسب مالی و اجتماعی و معیارهای دیگه مهم تر از عاشق بودنه. هر چند عاشق بودن زندگی رو قشنگ تر کنه.

از خود گذر

گاهی برای حفظ زندگی مشترک باید از "خود" گذشت

ارزش های فراموش شده

در تعجبم از زنهایی که کار در جامعه را واجب تر از یک استقبال گرم هنگام برگشتن همسرشان به خانه میدانند . . .

کشفیات ۱

میگن  عشق ادم رو کور میکنه و عیب های طرف مقابل رو نمیبینه ! 

خوبی ِ عشق ِبعد از ازدواج اینه که وقتی کار از کار گذشت دیگه کور میشی توی دیدن بدی ها ! 

محک

تنها در سایه ازدواج ، عشق محک میخورد


نقطه

تفسیر به رای !

روزی " مفضل " از امام صادق (ع) می پرسد :

به چه سبب عده ای به دام عشق _زمینی _ می افتند ؟
امام پاسخ می دهند :  چون دلهای آنها از یاد خدا خالیست، 

 خداوند هم آنان را به محبت و عشق دیگران مبتلا می کند ...

*قلوب خلت عن ذکر الله فاذاقها الله حب غیره!  

بحار، ج73 ، ص 153

 

 

_ تفسیر به رای ؛  

به نظرم که خداوند دلش نیامده که بنده اش بی عشق زندگی کند ، با خودش گفته لیاقت مرا که ندارد ، بگذار لااقل یکی مثل خودش را عاشق شود... بلاخره شاید راه رسمش را یاد گرفت ...

عاشقی یا فارغ؟!

عشق، چیزیست یکتا و بی مانند ... 

اسم هر " خوش آمدنی " را عشق نگذاریم !

بازی یک نفره ...

عشق یک بازی دو نفره است ! 

هر وقت یک طرف بازی کنار کشید ، تو هم کنار بکش ! 

بازی یک نفره ، هیچ لطفی ندارد ، بردش هم باخت است !

شرط اول

در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی